بعضی کلمه ها عین خنجر نیستند
خود خنجرند
مثل حالا که جواب تمام توضیحات من یک "مهم اینه که بچه من داره اذیت میشه" هست.
من بچه ت نبودم؟
من بچه ت نبودم که یک سال زار زدم
یک سال فحش خوردم
یک سل خودمو تو اتاق حبس کردم
اونقدر غم و غصه رو تو خودم ریختم که تا پای مرگ رفتم
من بچت نبودم که اگه بودم به جای اینکه بشینی پای حرف اون و اون بی شرفی که هرگز نفهمیدم دقیقا پشت سرم چی گفته
میومدی و مثل الان که ساعتها نشستی و باهاش حرف زدی باهام حرف میزدی
من بچه ت نبودم
من هیچ وقت بچه ت نبودم
فقط کاش وقتی تو نه سالگیم نشستم کنار سجاده ت
و پرسیدم راستشو بگو منو از پرورشگاه اوردی
به جای اینکه بزنی تو دهنم میگفتی آره.
من بچه ت نیستم حتی اگه از خونت باشم
درباره این سایت