باشگاه میرم. کلاس خیاطی میرم. با بچه مدرسه ای ها کلاس عروسک سازی دارم. دو تا حلقه کتابخوانی متفاوت میرم. بعضی روزها دوستم رو تا استانداری و سپاه برای جلسات موسسه ش همراهی میکنم. جمعه ها کوه میرم. کلاس زبان انلاین شرکت میکنم. سفارش مشتریا رو اماده میکنم. کوه لباسام که ماحصل هوای شرجی شماله رو تو حموم با دست میشورم. هر روز کانالای کاریابی رو چک میکنم. بعضی شبا از خستگی دعای توسل رو با یه چشم باز و یه چشم بسته از خواب میخونم اما همه این تلاش ها برای فکر نکردن برای محل نذاشتن کافی نیست وقتی یکی باشه که از هیچ لحظه ای از هیچ موضوعی برای نیش زدن کم نذاره.
#حالم از کلمه مادر بهم میخوره اما دلم مادری میخواد .
#کسی میفهمه خونه ای که تو هر وعده سه تا سفره توش پهن بشه یعنی چی؟ به خدا اگه بفهمین.
درباره این سایت